خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا از آه دردناکی سازم خبر دلت را رحمست بر اسیری کز گرد دام زلفت آواز تیشه امشب از بیستون نیامد شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی حزین لاهیجی
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده صید و صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله
در خون نشسته و او چون باد رفته باشد
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد
روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد
گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشدهر نیم ساعت 1 فلسطینی شهید می شود