متاسفانه این روزها شاهد تمسخر لهجه و گویش بیش از یک میلیون و پانصد هزار نفر از مردم لر زبان مناطق غربی کشور هستیم که با در نظر گرفتن اشتراکات زبانی سایر لر زبانان ایران، این رقم به بیش از ۷ الی ۸ میلیون نفر و شاید ۱۰ میلیون نفر می رسد. البته بدیهی است آنچه پس از تمرکز بیشتر بر لهجه بازیگر نقش ” یاور” آشکار می شود نمایان شدن گویش بروجردی این هنر پیشه بروجردی است که از قضا با ظرافت و طنازی خاص و بهترین شکل و اصیلترین حالت خود تکلم میشود، لیکن موضوعی که باعث ناراحتی و پریشانی ما می شود تمسخر بی پرده و آشکار زبان، گویش و لهجه مردمی است که اگرچه خوی شوخ و طبع دل انگیزی دارند و همواره بدان شهره هستند ولی هیچوقت موجب تمسخر و خنده دیگران نمی شوند یا بهتر است بگوییم همیشه اینطور نیست که یک بروجردی، ملایری، نهاوندی ( و سایر هم لهجه های این مناطق) موجبات خنده سایرین شده و اینطور که در تمامی مجموعه های تلویزیون القا می شود خدای ناکرده انسانهای نادان، بی خرد، ساده لوح و از این دست صفات القایی صدا و سیما باشند.
آنچه که در یک نگاه کلان به آثار عمده صدا و سیما بروز می کند اختصاص کاراکترهایی احمق و ساده لوح و تمسخرآفرین به گویشها و لهجه های اصیل ایرانی از قبیل لری، کردی و آذری(ترکی ایرانی) است که بازهم در این موضوع خاص اختصاص و تمرکز بیشتر به ترتیب به لرها، کردها و آذریها و در مواردی شمالیها یافته است.
در مورد تمسخر گویش و زبان لری سراغ بروجردیها و ملایرها و سایر همزبانان میروند چراکه شوخی با سایر لهجه ها و گویشهای لری مثلا خرم آبادی و بختیاری به دلیل تحکم و البته نامفهوم بودن برای هموطنان غیر لر زبان عملی نیست.(البته بازی با گویش بختیاری به شکل ساختن یک گویش ساختگی و بی هویت و من درآوردی اجرا می شود و گویش خرم آبادی را هم برای دزدان و راهزنان و بی خردان استفاده می کنند) در مورد تمسخر کردها به سراغ لهجه های کرمانشاهی که بیشتر برای مردم آشنا است رفته اند و ترکی ایرانی هم ازدست این مسخره ها در امان نمانده است. گفتنی است جدیداً تعداد لهجه هایی که در صدا و سیما مورد تمسخر قرار می گیرند رو به فزونی است و دیده می شود که به تازگی عربی خوزستان، همدانی و .. هم به جرگه تمسخر شده ها پیوسته اند.
البته مسئله ای که در نگاه خوش بینانه به این موضوع جلب توجه می کند شاید محبوبیت و معروفیت لهجه ها و گویشهایی باشد که در صدا و سیما مورد تمسخر قرار می گیرند چرا که اگر قرار باشد حتی در منفی ترین حالت چیزی به منظور خنده سایرین مسخره شود ابتدا باید مورد شناسایی بیننده قرار گرفته و تداعی گر مطلبی در ذهن او باشد و گرنه هیچوقت نمی توان مثلا به لهجه ای که نمی شناخت خندید. به عناون مثال در نظر بگیرید که فیلمی ساخته شود و قرار باشد که در آن لهجه روسی مسخره شود، طبیعی است که هیچ ایرانی اصولا نمی تواند به آن بخندد. این حالت را برای وقتی در نظر بگیرید که مسئله در مورد زبانها و لهجه های مناطقی از کشور باشد که دیگران هیچ تصوری از آن و گویشورانش ندارند. خوب قضیه دقیقا شبیه نخندیدن به لهجه روسی برای ایرانیان می شود.
شاید این مطلب خیلی تکرار شده باشد و شاید عده ای ما را به تعصب کور متهم نمایند وقتی از لهجه خود در این دهکده جهانی دفاع می کنیم ولی دفاع ما از لهجه و گویشهای اصیل ایرانی یک ژست قومیت گرایانه نیست بلکه لااقل احترامی است که همگان برای اجرای آن موظفیم.
مثلا در مورد همین سریال فاصله ها که ” یاور” با لهجه بروجردی خود نقش یک انسان ساده لوح و زودباور و به شکل عامیانه ” خنگ” را بازی می کند و از قضا هیچ ربطی هم به موضوع اصلی سریال ندارد چه چیزی ره به ذهن متبادر می کند؟
آیا خواسته نویسنده و کارگردان این بوده است که تمامی گویشوران این لهجه را به همان شکل ” یاور” ساده لوح و احمق معرفی کند؟
وقتی نگاهی اجمالی به گویشوران این لهجه می اندازیم می بینیم با گستره ای که این لهجه از تویسرکان و ملایر در شمالی ترین ناحیه خود و نهاوند و شازند و کنگاور در ناحیه میانی تا بروجرد و دورود در بخش جنوبی ناحیه مذکور دارد نزدیک به یک میلیون و پانصد هزار نفر متکلم دارد که در نوع خود جالب است و البته در حالت کلی و برای سایر هموطنان که اینقدر دقیق به گویشهای منطقه آشنا نیستند همان تلقی ” لری” را دارد که اینهم درست است.