یهودیان خرم آباد و بروجرد

نویسنده : محمد - ساعت ۳:۳۳ ‎ب.ظ روز جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸
 

ورود یهودیان به دو شهر خرم آباد و بروجرد باید بعد از حملات تیمور باشد چرا که در حمله آخری، خرم آباد به کلی ویران گردید. تیره های ساکن در خرم آباد و نسلی که امروزه به نام خرم آبادی ها معروفند بعضا مهاجرینی می باشند که پس از ویرانی خرم آباد وارد این منطقه گردیدند. یهودیان ابتدا در بروجرد مستقر گردیده و سپس به خرم آباد آمدند. این حرکت قطعا از سال 800 هجری قمری به بعد خواهد بود. یورش دوم تیمور در سال 795 که به قتل عزالدین محمود اتابک لر انجامید موجب فرار فرزندش سیدی احمد هم شد.

در کتاب ظفرنامه شرف الدین علی یزدی آمده است: حضرت صاحبقرآن با سپاه مرتب مکمل متوجه صوب لرستان گشته به تعجیل هر چه تمامتر براند. و بعد از وصول بفرمود تا بروجرد و حوالی آن را غارت کردند.

خرم آباد که حصنی حصین و پناهگاه متمردان و قطاع الطریق آن سرزمین بوده مسخر کرده و به کلی ویران ساختند (1) این هجوم در سال 788 اتقاق می افتد. بار دوم که یورش نهایی تیمور است مصادف می شود با سال 795، یعنی پس از فتح شیراز. یهودیان مهاجر پس از این تاریخ و با شکل گیری و احیا مجدد شهر است که آرام آرام وارد خرم آباد شده و در این شهر به زندگی ادامه می دهند.

بارون دوبد baron debode ، یکی از مامورین روسیه تزاری که در سال 1845 در میان لرها به سر می برد، شهر خرم آباد را این چنین توصیف می کند .......

نطق میان دستور آقای رحیمی نسب نماینده خرم آباد

نویسنده : محمد - ساعت ۱:٥۸ ‎ق.ظ روز جمعه ٢٢ آبان ۱۳۸۸
 

متن کامل نطق میان دستور آقای رحیمی نسب نماینده خرم آباد

بسم الله الرحمن الرحیم

ابتدا لازم میدونم دولت پاکستان را در به شهادت رسوندن شهدای سرافرازمان سردار شوشتری و سردار محمدزاده و دیگر عزیزانی که در حملات تروریستی به شهادت رسیده اند مسئول دانسته و باید ریگی کثیف را هر چه سریعتر تحویل جمهوری اسلامی بنماید ، ضمنا تبریک مجددی داریم به مناسبت انتخاب مجدد جناب آقای ضرغامی و امیدواریم که تذکرات و مطالبات مقام معظم رهبری رو که برخاسته از خواست مردم است مورد توجه جدی قرار بدهد .

سرآغاز کلام هم سلامی است به شهیدان میهن اسلامی و جانبازان عزیز این سرمایه های ناب ایثار و شهادت . اما قاعده ی نانوشته ی سیاست حکم میکند که بنده هم مثل نمایندگان استانهای برخوردار و بهره مند ، از سیاست های کلان سخن بگویم و به نقد و تحلیل رفتار اوباما در آمریکا و روابط سخیف و غیر اخلاقی سارکوزی در فرانسه و سایر معادلات و معاملات سیاسی و اقتصادی ملی و فراملی بپردازم ، بی جهت نیست که می گویند آنانی که سیرترند زیباتر سخن می گویند ! به هر حال ما نمایندگان مناطق عقب نگه داشته شده « جان سومی هستیم در دل یک کشور جهان سوم »

به واسطه فقر و محرومیت بایستی همواره بدنبال مطالبات به ظاهر نازل و پیش افتاده امان باشیم ، چرا که این محرومیت ها الزاما بر رفتار و نگرش ما سایه افکنده است .

سئوال من اینک از رئیس محترم مجلس ، اعضای محترم هیئت رئیسه و کمیسیونهای مختلف این است که چرا به خاطر رفاه و بهره مندی پنج شش استان برخوردار ، همین تعداد استان باید تاوان توسعه و پیشرفت آنها را بپردازند ؟ به عبارت دیگر ، آیا می دانید به واسطه حقوق تضییع شده ی ما استانهای محروم استانهای برخوردار فربه تر شده . چرا که به لحاظ زمانی بسیاری کارشناسان منصف این فاصله را بیش از چند دهه می دانند .

بنابراین برنامه مجلس به عنوان قوه ی ناظره بر مغفول ماندن اصل بیستم قانون اساسی چیست ؟

آقای لاریجانی نیستند جناب آقای ابوترابی آیا دلنگرانی شما فقط شهرهای خودتان قم و تهران است ؟ که پژواک فریادهای ما ساکنین مناطق محروم را کسی جز خودمان نمی شنود !

بهتر است با صراحت بگویم ، بیش از سه دهه است که از تن نحیف و رنجور ما مناطق محروم بریده و به استانهای بهره مند داده اید ، چرا که فاصله فربهی استانهای نورچشمی و واماندگی ماها قابل شمارش و تخمین نیست .

آیا می دانید لرستان طی دو دهه اخیر همواره رتبه اول یا دوم بیکاری کشور را داشته و هم اکنون بر اساس گزارشات مرکز آمار کشور رتبه اول بیکاری کشور را دارد ؟ اصولا این خیل عظیم لشگر بیکار و پر مخاطره به چه میزان برای مجلس و دولت اهمیت دارد ؟ آیا غیر از این است که استانهای بهره مند به واسطه داشتن عناصر صاحب نفوذ در دایره قدرت به بالاترین مرحله رشد و شکوفایی رسیده اند ؟ پس تکلیف ما استانهای محروم که در هفت آسمان قدرت یک ستاره نداریم چیست ؟

چرا لرستان با داشتن هزاران نخبه علمی و سیاسی و اقتصادی حتی یک وزیر یک استاندار در حلقه بسته ی تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور ندارد ؟ آیا این مصداق ظلم به سرمایه های انسانی این سرزمین نیست ؟

همکاران محترم و ملت شریف ایران : لرستان از دیرباز دانشگاه بزرگ مدیریت آزمون و خطای کشور بوده و هست ، در این خصوص آخرین بی ملاحظی عدم تعین و تکلیف مدیریت ارشد استان یعنی استانداریست ، آن روز که مردم می گفتند برود دولت اصرار بر ماندن داشت و امروز که مردم می گویند بماند دولت تعین تکلیف نمی کند !

چرا معاون برنامه ریزی استانداری لرستان را در فصل بودجه به قم انتقال می دهند ؟ گویی که عطش قمی ها با انتقال آب قمرود هم پایان نیافته ! که نیروها را هم پس از کارآزمودگی باید به قم انتقال داد .

اما سئوال بعدی بنده از مسئولین دولتی و مجلس است که حقآبه انتقال آب لرستان به قم چه میزان است ؟ و سئوال دوم بنده از مراجع بزرگوار این است که حکم انتقال آبی که صاحبانش بخاطر بی توجهی مسئولین رضایت ندارند و از آن برای شرب و غسل و وضو استفاده می شود چیست ؟!

البته بذل و بخشش مسئولین 

....... بقیه ی متن رو انشااله فردا خواهم نوشت ...